Saturday, August 22, 2009

هجده میلیارد و نیم دلار پول چند تا کلیه است ؟

بسم الله الرحمن الرحیم
---
اگر یک ذره و فقط یک ذره از هر کدام از واژه هایی مثل وجدان، مسئولیت، انسانیت، زندگی، فقر، مردم، کشور، گرسنگی، ناله های شبانه کودکان، خودکشی پدران، قلبهای شکسته مادران، بیت المال و ... و ... و .... و ... بویی برده بودید، آیا 18 و نیم میلیارد دلار (میلیونها میلونها میلیونها میلیونها میلیون..... (تومان)) رو برای پروارکردن تروریستها و جنایتکاران لبنانی از دست مردم کشورتان درآورده و از مملکت خارج می کردید؟! تازه این تنها یکی از آن میلیاردهایی هست که ما توانستیم خبردار شویم. تف بر اینچنین قدرتهایی که می خواهند اینچنین ماندگار شوند
///
(فیلم فروش کلیه در ایران) http://www.thefilter.com/WebVideo/10404601-Iranian-kidney-donors-
&
(فیلم 18.5 میلیارد دلار) ttp://www.youtube.com/watch?v=WzGI0zlX8eI
&
(جریان 18.5 میلیارد) http://www.aftabnews.ir/vdccm0qo.2bqsi8laa2.html

ای جنایتکاران! خیالهای خام به سرتان نزند

بسم الله الرحمن الرحیم
59 : 8
وَلاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ کَفَرُواْ سَبَقُواْ إِنَّهُمْ لاَ يُعْجِزُونَ
و کافران هرگز مپندارند که پيشي گرفته اند، آنان گزير و گريزي ندارند

خداوند در هیچ جای قرآن یا هرکتاب آسمانی دیگر نگفته است که به اسیران تجاوزکنید. پس کافران شما هستید که برخلاف گفته های خداوند عمل می کنید و وای بر آنها که به اسم خداوند اینچنین می کنند. براستی گریزی در برابر قادرمطلق نیست
19 -20 : 14
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن يَشَأْ يُذْهِبْکُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ
وَمَا ذَلِکَ عَلَي اللَّهِ بِعَزِيزٍ
آيا ندانسته اي که خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است; اگر بخواهد شما را مي برد و آفريدگان جديدي به ميان مي آورد
و اين بر خداوند دشوار نيست

Wednesday, August 19, 2009

! خجالت نکش



بسم الله الرحمن الرحیم
هم صدایانم سرتان را پایین نیاندازید. ما به شما افتخارمی کنیم. زیرا که امروز تجاوزشده هایی را همراهمان داریم که برای نجات آزادی، تنشان، قلبشان و روحشان را فداکردند و شهیدان زنده ی قیام و حق طلبی مان شدند

http://www.youtube.com/watch?v=CnHCv6zbmNk

Saturday, August 15, 2009

سازمان حقوق بشر! نشستید چند میلیون به فجیع ترین وضع کشته بشن تا شما کاری بکنید؟به این کارها که الان در ایران در حال انجام شدن است،میگویند نقض حقوق بشر




بسم الله الرحمن الرحیم
آیا فکر می کنید نامه هایتان از راه دور و درخواستهایتان از رژیمی که خودش انجام دهنده این جنایات هست، هیچ تاثیری می تواند داشته باشد؟ سازمان حقوق بشر با اینهمه امکاناتش تحت اختیار شماست. اگر الان با اینهمه نقض حقوق بشر بازهم بنشینید، آیا براستی امیدی هست که روزی بخواهید وظیفه تان را انجام دهید؟! جان، خانواده و ناموس تجاوزشدگان در زندانها درخطر است. جز کابوسهای زندان، هر لحظه را در این کابوس می گذرانند که: "نکند حرفی از تجاوز در زندانها زده باشم و آنها بدنبال من و خانواده ام باشند". آنها در هر لحظه در عمیقترین ترسها غرقند. کجایید؟ انسانها فریاد کمک سرمی دهند. کجا مشغولید که صدای انسانها را نمی شنوید؟ اینجا می خواهند عده ای را بجرم اینکه به رژیم تهمت تجاوز در زندانها را می زنند، مجازات کنند. تجاوزشدگان هیچ امنیتی احساس نمی کنند تا جنایتها را بازگو کنند. براستی هیچ کاری نمی توانید بکنید؟

Thursday, August 13, 2009

از کجا بدانیم پیروز شده ایم؟

بسم الله الرحمن الرحیم





پیروزی چیست؟ جز به هدف رسیدن است؟ هدف ما چه بود؟ آغاز کجا بود؟ یادتان می آید؟ می گفتیم: این کارهایی که شما می کنید، نه برطبق قانون، نه بشریت، نه عرف و نه اسلام است. می گفتیم: شما ها پا برروی حق گذاشته اید. برای قدرت هر کاری می کنید. آن روزها ما هرکدام تنها گوشه ای از جنایتهایشان را لمس کرده بودیم. تنها ضربه ای خورده بودیم. تا اینکه ایستادیم، نخواستیم از حق بگذریم. یکی شدیم. همدل شدیم. دوستانمان را یافتیم. اهداف گم شده مان را شناختیم. روی همه ی آن چیزهایی که آنها به آن توسل کرده بودن، متمرکز شدیم و فهمیدیم آنها چقدر دروغ می گویند. آنها اسلحه هایشان را آوردند و ما قلبهایمان را گشودیم. آنها خون ریختند و ما با همان خونها جوانه زدیم و آغاز به حرکت کردیم. آنها دروغهایشان را بزرگتر کردند؛ ما استقامتمان را بیشتر کردیم. آنها سازمان حقوق بشر را عقب راندند و در قلب هریک از ما سازمان حقوق بشری شکل گرفت و اهدافش را دنبال کردیم. سازمان ملل را تهدید کردند و ما قلبهایمان را در دست گرفته و سازمان ملل شدیم. آنها سران دولتها را ترساندند و ما مقدمه شجاعت برای ملتها شدیم. دولتهایی را شناختیم که دوستی را به نفت نفروختند. آنهایی دستشان رو شد که همه چیز را برای کثافت کاریهای خودشان فروختند. دست قدرتمند خداوند را دیدیم که همزمان مساله نقص هواپیماهایی که نشان از بی ارزش بودن جان مردم برای دولت بود، اتفاق افتاد. دست دزدان 18.5میلیارد دلار رو شد. درحالیکه برای مشکلات بیشمار مردم کشورمان هیچ کاری انجام نشده و نمی شود؛ فقیرهایی که هر روز چندین نفرشان بخاطر نداشتن پول درمان در بدترین وضعیت جانشان را از دست می دهند و یا در وحشتناک ترین وضعیت زندگی می کنند، عده ای بخاطر فقر خود فروشی می کنند، آنها هزاران هزاران هزار میلیون تومان پول را در اختیار لبنانیهایی قرارمی دهند تا در جهت اهداف پلیدشان به آنها کمک کنند. هر بار اتفاقی افتاد تا دروغگویان و جنایتکاران نتوانند گند کاریهایشان را بپوشانند. آنها برای ضعیف کردنمان اعتراف گرفتند؛ ما به دوستانمان مطمئن تر شدیم. همراهانمان را زندانی کردند تا بترسیم؛ نه تنها نترسیدیم، بلکه بر قامت کوه امید درونمان افزوده شد. با خودمان شرط کردیم که: "ظلمی دیگر نباید باشد و باید تا به آخر ایستاد". به همرزمانمان تجاوز کردند تا خرد و سرشکسته شویم. اما هیچ ندانستند که همیشه ننگ بر تجاوزکاران است نه تجاوزشدگان و دیری نخواهد گذشت که همگان نیز همچون ما به ازخودگذشتگی این ظلم دیدگان آفرین گفته، قهرمانانشان خواهند نامید و سربلندیشان را جشن خواهندگرفت. ای یاران مصیبت دیده ام! سربلند باشید که شمایید براستی روسپیدان. از شیطان و یارانش چه می توان توقع داشت، جز آنچه اینان می کنند؟! ... اما این هرگز پایان راه نیست. ما خواهان زیباییهاییم. بلند شده ایم که زیبایی ها را استقبال کنیم. برای این کار باید در برابر زشتیها بایستیم، از هر نوعی که باشد. هرجایی که باشد؛ دور یا نزدیک. زندان و ترس و تجاوز دیده ایم تا بگوییم که زشتیها رفتنی اند. ما در درون خویش یافته ایم که زیبایی چقدر زیباست. آزادی دلنشین است. دیده ایم که در بند حکومتمان نبوده ایم. نفت برایمان حکم حیات نداشته است تا مثل دولتها بخاطرش از حق بگذریم؛ سکوت کنیم و شاهد مرگ آزادی باشیم. ما آزاد و ساده راه خویش را یافته ایم. دیده ایم که آنها که در دنیا خود را قدرتمند می دانند تنها تکیه شان بر اسلحه ها و شکنجه هایشان است وگرنه دست آویزی ندارند. دریافته ایم که درونهایمان نگران است که اگر روزی کاره ای شدیم، ستمگر نباشیم، جنایتکار نباشیم، زشت نباشیم. در درونهای ما دنیایی شکل گرفته است که با تمام ابعادش زشتی را پس می زند و راهی بسوی زیبایی می جوید. ما می توانیم جوانه زدن این دانه ها را ببینیم. پیروزی همین نیست؟ همین آغاز. مهم اینست که ما جرأت شرکت در این نبرد را پیداکرده ایم؛ چون آغازکرده ایم و همه ی شواهد نیز بر پیروزی ما دلالت دارد. حال هرچه می خواهند دروغ گفته، پرده پوشی نموده و داستانسرایی کنند. ما هدفمان را می بینیم

یاران! تمام تلاشمان در جهت هدفمان همان پیروزیمان است






Sunday, August 2, 2009

بترسید، بترسید ما همه باهم هستیم

بسم الله الرحمن الرحیم
عکسها از سایتهای مختلف جمع آوری شده اند





ما را از واژه ها هم ترسانده بودند



بسم الله الرحمن الرحیم

ترسیده بودیم "الله اکبر" بگوییم، بشویم مثل آنها، که جنایت می کنند، دروغ می گویند؛ نفهمیدیم که "الله اکبر" یعنی قدرت تنها ازآن اوست چونکه او از همه بالاتر است، او بزرگتر است. او بدون رقیب و شریک است. تنها "الله" . به ما نگفته بودند که "الله اکبر" هر جنایتی را نفی می کند. تو را از هر جنایتکاری جدامی کند. مفهوم آزادی را دربردارد. زیرا که از هیچ چیز و هیچ کس نمی ترسی؛ چون تنها او برتر است. بزرگتر است. ما را از "الله اکبر" هم ترسانده بودند.اگر دوستمان "الله اکبر" می گفت، به او چشم غره ای می رفتیم و با نگاهمان قانعش می ساختیم که خود را از اینها جداکند. اگر خودمان می گفتیم دوستانمان در نصیحت می گشودند. آنها نگفتند "الله اکبر" ورای همه ی حزب ها است. "الله اکبر" قدرت را تنها ازآن خداوند معرفی می کند. آنها که حتی جان خودشان را از مرگ نمی توانند حفظ کنند، چه قدرتی را به رخ می کشند. یا به اسلحه هایشان متکی هستند؟! می دانیم امروز "الله اکبر" گفتنهایمان به لرزه درتان آورده است. چون فهمیده ایم با گفتن "الله اکبر" مثل شما نمی شویم. بلکه بر "الله " تکیه می کنیم و این تنها پناه دهنده مان را با دل فریادمی زنیم. که خداوند به دلها نگاه می کند، به درونها، نه به ظاهرها و ظاهرسازیها. فریاد برمی آوریم : "الله اکبر" تا بگوییم همچون شمایانی نه تنها قدرتی ندارند، بلکه باید برای جنایتکاریهایشان در حضور الله پاسخ بدهند

Saturday, August 1, 2009

ببینم؛ شما مردم را خر فرض کرده اید؟؟؟


بسم االه الرحمن الرحیم
یک سوالی را می خواستم بپرسم. فکر می کنید اینهمه مردم که شما مصلحت می دانید میلیونها از آنها را چند ده نفر ببینید، خر هستند؟ فکر می کنید آنها به حرف ابطحی، موسوی یا کروبی گوش کردند، فهمیدند تقلب شده است؟ خواسته ها و گفته هایشان را از زبان آنها گرفته اند؟ آن چشمان آکبندتان را بازکنید و ببینید، واقعیتها را ببینید. کار این مردم از موسوی و کروبی و ابطحی و عطریانفر و نبوی و غیره گذشته است. گرچه می دانیم مجبورشان کرده اید حرفهایی را بزنند که شما خواسته اید. خدا می داند با چه چیزهایی تهدیدشان کرده اید و آنجا نشانده ایدشان. گرچه ما همه می دانیم که این بازهم نقشه ای از دروغ پردازیهای شماست. گرچه می دانیم که خودمان به آنها گفته ایم زیر شکنجه ها نمیرید. یکی از دوستان در همین بالاترین چند وقت پیش مقاله ای نوشته بود با این عنوان که :"آقای حجاریان خواهش می کنم اعتراف کنید" و اینطور ادامه داده بود که "ماها شما را می شناسیم، زیربار شکنجه های این دروغگویان و وحشیگران جنایتکار نروید. هرآنچه را می خواهند، بگویید". حال همه اینها را نادیده می گیریم، فرض می کنیم ابطحی و غیره واقعا اعتراف کرده اند که بحث تقلب دروغ و برای ایجاد اغتشاش بوده. آیا مردم را خر فرض کرده اید که اینهمه اسناد را ندیده اند؟ برای مثال رای منفی 6 یکی از نامزدها را در یکی از حوزه ها در آمارهایتان ندیده اند؟ برگه های تانخورده بازشماری اشکال پارازیت تلویزیونهایشان بوده؟ دستخطهای شبیه به هم در اکثربرگه های رای اشکال خودکارهای مردم بوده؟ صندوقهای رای پیداشده در کتابخانه شیراز، جزو داستانهای شاهنامه بوده و مردم متوجه نشده اند؟ در برابر درهای بسته حوزه ها قبل از پایان وقت نبوده اند؟ دروغهای ا.ن را نشنیده اند و آنقدر نفهم و بی اطلاع بوده اند که با توجه به آمار داخل و خارج کشورحرفهایش را راست پنداشته اند؟ اعلام آمار دقیق توسط سایتهایتان را قبل از شمارش اشتباهی دیده اند؟ عینکهایشان را عوضی زده بودند و شاخه گلهای دردستانتان را در خیابانها اسلحه دیده اند؟ چقدر؟ چقدر بگویم؟ همه می دانند هزاران هزار از اینها وجود دارد و اینها تنها مشتی از خروارها بود. شما می گویید مردم خود قادر به تشخیص تقلب نبوده اند و حتما باید کسی به آنها می گفت که تقلب شده تا آنها برای اعتراض بپاخیزند؟ امروز موسوی، کروبی، هاشمی، ابطحی و ... هستند که با مردم و معترضین همراهی می کنند وبا مردم هم پیش می آیند. بودن یا نبودن آنها برای جنبش مهم است ولی حیاتی نیست. که جنبش بخواهد بدون آنها ازپای افتاده، بمیرد. حال هرکس را که می خواهید به زور و تهدید ووادارکنید متنهای ازپیش تعیین شده شما را بازگو کند. کرباسچی چه زیبا گفت : "عاقلان دانند". ما راه خود را یافته ایم و قصد گذشتن از حق خودمان را نداریم. این شمایید که باید انتخاب کنید. ما انتخاب خویش را کرده ایم. الله اکبر. نصرمن الله و فتح قریب (یاری از الله است و فتح نزدیک).

Friday, July 24, 2009

اگر می شود حتی فقط جان یک نفر نجات یابد، چرا که نه؟



بسم الله الرحمن الرحیم
در این شرایط لازم هست که هوشیار باشیم و سعی کنیم حیله های دشمن را شناسایی و خنثی کنیم. یک نکته مهم وجود دارد: ما نمی توانیم مخفیانه تیم سازماندهی کنیم و یا بصورت برنامه ریزی شده عمل کنیم. زیرا دشمن همه جا هست. پس باید همین عملکردهایمان را بدقت، با تدبیر و هوشیاری بکارگیریم تا بتوانیم با دشمن مقابله کرده و نقشه هایشان را خنثی کنیم. برای این منظور باید متحد و پر از راهکارهای جدید و مؤثر باشیم. موارد پیشنهادی در ادامه آمده است. از طرف دیگر دشمن نیز در حال روکردن برگه هایش است. زیرا مجبور است در شرایط کنونی آنها را برای سرکوب بکار برد. پس در واقع آنها هم نمی توانند روشهای پنهان داشته باشند. دوستان دقت کنید، برای اینکه تظاهرات از حالت و هدف اصلی منحرف نشود، باید نکاتی را درنظر داشت که می تواند بسیار مهم باشد. بطور حتم راه حلهای بهتر در رابطه با همین موارد و یا پیشنهادهای جدید از طرف شما باعث پیشرفت بسوی هدف و پیروزی خواهدبود. >> 1- مسیرهای تظاهرات و نقطه جمع شدن را در جاهایی مثل بالاترین و فیس بوک اعلام کرده و سعی کنید مسیرهایی را که به آنجا ختم می شود درنظر داشته باشید تا برنامه های پراکنده و منحرف کننده خنثی گردد. >> 2- شعارها را تعیین کرده، قبل از تظاهرات اعلام کنید و فقط بر روی همان شعارها تأکید داشته باشید. مگذاریم شعارهای دیگر باعث منحرف شدن جنبش و سوء استفاده دیگران شود. >> 3- در مورد مسیر و شعارهای مورداستفاده با آقایان موسوی یا کروبی به طریقی مشورت صورت گیرد. البته که لازم نیست آنها اعلام تظاهرات کنند. کافیست در سایتهای مربوطه یا صفحه فیس بوک شان اشاره کنند که مردم چنین تصمیمی گرفته اند و قصد دارند در مسیری به این شکل و شعارهایی بدین مضمون در این تاریخ راهپیمایی کنند. بسیار مهم است که این مطلب در سایتهای خود ایشان گنجانده شود. >> 4- یکی از کاربران بالاترین پیشنهاد داده بود چون معمولا تماس از طریق تلفن در این روزها ممکن نیست، "واکی – تاکی" بکار گرفته شود؛ پس کسانی که در هماهنگ کردن مردم نقش اصلی را ایفا می کنند، از این وسیله استفاده کنند. >> 5- بخشی مخصوص بصورت دائمی توسط بالاترین تعیین شود که همه ی راهکارهای مقابله با سرکوبگران در آن گردآوری شده و تجربیات و پیشنهادات جدید به آن اضافه شوند. این نظریات توسط خود همان افراد مورد بررسی قرارگرفته و نتیجه گیری شود تا بصورت هدفمند و اصلاح شده مورداستفاده قرارگیرند. >> 6- بخشی دیگر برای فیلمها و عکسهای تظاهرات درنظرگرفته شود تا در زمان لازم بتوان به آنها دسترسی داشته و استفاده کرد. >> 7- از دوستان و خواهران و برادران درخواست می شود قبل از ارسال عکس و فیلمها صورت افراد را یا شطرنجی کرده و یا بهرطریق کاری کنند که چهره اشخاص تظاهرات کننده واضح نباشد، تا فیلمها و عکسها مورد سوء استفاده سرکوبگران قرارنگیرد. >> 8- در حین حرکتها، کسانی که دوربین فیلمبرداری حرفه ای در دست دارند، مورد شک هستند. در صورت امکان دوربینشان را گرفته و یا بطریقی مگذارید فیلمبرداری کنند. >> 9- اگر درخیابانها دوستان گیر سرکوبگران افتادند، حتما به حمایت پرداخته و سعی کنید بصورت گروهی فرد را فراری دهید. با دفاع از همدیگر است که اتحاد شکل اصلی خود را بازمی یابد. >> 10 – در هنگام راهپیمایی ها اطلاعات شخصی خود را برای افرادی که نمی شناسید و سعی می کنند با شما ایجاد صمیمیت و دوستی کنند، فاش مسازید. اطلاعاتی از قبیل محل اسم یا فامیل، سکونت ، شماره تلفن، آدی، ایمیل و ... . >> 11- اگر پیشنهاد جدیدی دارید، یا راههایی را تجربه کرده یا درسر دارید، اینجا مطرح کنید. بسیار مهم است که راهکارهای جدید بحث شده و اصلاح و تکمیل شده را بکارگیریم. (البته که اگر بخش ثابت و دائمی از طرف بالاترین مورد پذیرش واقع شود، گام بزرگی به یاری پروردگار برداشته می شود) >> 12- از بالاترین خواهش می کنیم یک تالار گفتگو ترتیب دهد تا دوستانی که می خواهند مباحثی برای روشنتر شدن موضوعات داشته باشند و یا سؤالهایی دارند که براستی در پی پاسخ هستند، بتوانند در آن به مبادله نظراتشان بپردازند. مثلا در پایین لینکهای موردبحث، لینک تالار گفتگو باشد که حاوی چند موضوع است و می توان در بحث دلخواه شرکت کرد. برای مثال در بخش نظرات یکی از موضوعها (آقای مدیری: تو بزرگ‌تر از آنی که در صف حامیان کودتا قرار بگیری) ، یکی از کاربران در مورد یکی از نظرها اینطور نوشته بود:" چرا فکر می کنید شما 14 میلیون نفر از اون 24 میلیون نفر برترید؟ " و در آخر هم پیغامهای تعدادی بخاطر رأی منفی پاک شده بود. البته که ما در نظرات و رأی های خودمان می توانیم بگوییم که با نظراتی مخالف هستیم و توهین، رفتارهای ناپسند، و زشتی ها را هم برنمی داریم. ولی یک موضوع مهم وجود دارد و آن اینکه کسی که بحق استوار باشد، او را باکی نیست. ما برای بسیاری از اینگونه پرسشها جوابهای قاطع و روشن کننده ای داریم. همچنانکه تعدادی از دوستان هم به نکات قابل توجهی اشاره کرده بودند. پس بنظر شما بهتر نیست اول سعی کنیم پاسخ قاطع، منطقی و درست خود را ارائه کنیم تا جائی برای آنها که درپس پرده های تاریک دروغهایشان را پاسداری می کنند، نباشد. شاید که ابهامات فکری تعداد زیادی برطرف شد. یادم می آید در جلسه ای که آقای مخملباف در پارلمان اروپا حضور داشتند، یکی از آنها پرسید:"چرا مردم دیگر در خیابانها نیستند و به خانه ها رفته اند؟ " بنظرتان ما جواب این سؤال را بصورت کامل و روشن کننده نمی توانیم بدهیم؟ من فکر می کنم این روش پیوند و همبستگی سبزها را هرچه محکمتر کرده و پیوندهای جدید نیز بوجود خواهد آورد. بنظر شما اینطور نیست؟

اگر به این روش حتی جان فقط یک نفر محفوظ می ماند، چرا که نه؟

http://www.youtube.com/watch?v=Z05thH07D84
http://www.youtube.com/watch?v=RSwnIIPXgzk&feature=related

Thursday, July 23, 2009

از کجا می دونید امام زمان رو تو خیابونها نکشتید یا تو زندان نیانداختید؟



بسم الله الرحمن الرحیم
ما که دیدیم هرکسی برای گفتن حق می یاد، یا می کشیدش یا زندانیش می کنید. آقایونی که ازین پس می خوان به ایشون نامه بنویسن، آدرس نامه هاشون رو چک کنند. یا حداقل دوتا نامه بنویسند که یکیش به آدرس زندان باشه. گرچه اون یکی دیگه رو هم دقیقا نمی دونم به چه آدرسی پست می کنند! اگر هم می گید ایشون از غیب خبر دارند، پس چرا اصلا نامه می نویسید؟! بگذریم، داره طولانی میشه. ما نفهمیدیم بالاخره اگه امام زمان هم بیاد و حق رو بگه، شما قبول می کنید یا می گید باید شورای نگهبان تایید کنه

می گویید آنها که در خیابانها بسوی مردم شلیک می کنند، از شما نیستند. پس اجازه صادرکنید مردم خود آنها را دستگیر کرده و مجازات کنند



بسم الله الرحمن الرحیم
از آغازین روزهای جنبش سبز، هموطنان را به گلوله بسته اید و وقیحانه می گویید نظامیان دولتی اسلحه در اختیار نداشته اند و آقای ا.ن. می گویند ما کسی را نکشته ایم. اعلام می دارید این کار اغتشاشگران و منافقین است. چطور قدرت دستگیری هزاران هزار مردم را دارید، ولی تاکنون یک نفر از این اغتشاشگران را نتوانسته اید دستگیر کنید. آقای خامنه ای، احمدی نژاد، رادان، فیروزآبادی و ... اگر که غیرت دارید و راست می گویید در تلویزیون و سایر رسانه هایتان اعلام کنید که مردم خود اجازه دارند این اسلحه بدستان جنایتکار را دستگیر کرده و بکشند. تا کوچه و خیابانهایمان از این حریصان کشتار انسانها پاک گردد

Friday, July 17, 2009

یک برد دیگه؛ اونها یک بار دیگه اعلام کردند که ترسیدند



بسم الله الرحمن الرحیم
این وحدت بازهم به نتیجه رسید. آنها در اخبار باز آنچه را که به نفع خود بود گفتند، نه واقعیت را؛ آنها نمازجمعه را پخش نکردند؛ آنها خبرنگاران خارجی را راه ندادند؛ آنها هاشمی را تهدیدکردند؛ آنها گازاشک آور زدند، حمله کردند؛ تصویری از موسوی و کروبی در اخبارشان نشان ندادند؛ هلیکوپتر نظامی بر بالای سر تظاهرکنندگان فرستادند؛ همه کار کردند که این حرکت بزرگ هم بچشم نیاید؛ به بیان دیگر آنها گفتند ما ترسیده ایم!

آنها همه باهم نیستند که نترسند، آنها وابسته ی دنیایی هستند که ماندگار نیست، همچنانکه قدرت، ثروت، زور و سرکوبی ماندنی نیست. آنها هر روز کمتر می شوند و ما بیشتر، گرچه تعداد کشته شده های ما بیشتر است ! درستی به نتیجه می رسد، آیا موردی را سراغ دارید که نرسیده باشد؟ مگر اینکه به دروغ و ریا و زشتی ها آلوده اش کرده باشند. نتیجة ما در این لحظه زیبایی هایی است که هر روز شاهد بوجودآمدنش هستیم و نتایج بزرگتر هم در راه است. زیرا که پیروزی نصیب حق دوستان است

Wednesday, July 15, 2009

!اسلام شما چقدر با آنچه که در قرآن هست، تفاوت دارد

بسم الله الرحمن الرحیم

سالها ازما خواستید باور کنیم آنچه را می گویید، در مدرسه تعلیممان دادید که قرآن را تنها به عربی بخوانیم، به ما تلقین کردید که خداوند اینگونه می پسندد. تازه فهمیدم که شما نمی خواستید ما قرآن را بفهمیم؛ می خواستید آنچه را که مطابق با خواسته ها و سیاست هایتان بود، بجای مفهوم اصلی کلام خداوند تحویلمان دهید تا به اسم دین حق، اندیشه ها یمان را کور کرده و فریبمان دهید تا کسی نباشد از شما بپرسد چرا گفتار و عملکردتان با قرآن مغایرت دارد.

آل عمران(3) : 78
‏ وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَيَقُولُونَ عَلَي اللّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
و از ايشان گروهي هستند که به تقليد و تحريف کتاب مي کوشند تا آن را جزو کتاب بشماريد و حال آنکه جزو کتاب نيست، و مي گويند آن از سوي الله است حال آنکه از سوي الله نيست، و آگاهانه به الله دروغ مي بندند.

این شما بودید که بر خلاف آیات الهی و قوانین پروردگار با سوء استفاده از جهلی که بر مردم قراردادید، مقامی کاذب برساخته و خود را ولی فقیه و قیم مردم خواندید و کذب و وقاحت را بجایی رساندید که مخالفینتان و معترضین به خود را دشمنان الله نامیدید. به یقین دشمن شما نه تنها دشمن الله نیست، که دوستدار او و خواهنده ی حق است؛ و امروز بر همه کس واجب است که اگر دوستدار الله می باشد، در برابر شما بایستد
امروز قرآن را بر خلاف روشی که شما گفته اید، می خوانم و می خواهم آن را بفهمم
چه ها که نکردید! مساجدی را که باید جایگاهی برای ذکر خداوند و خانه ای برای دفاع از حق باشد، سنگرهای تیراندازی ساختید و بروی کسانی که از حقشان سخن می گویند، آتش گشودید؛ آیا می دانید دین حق در این باره چه می گوید؟

توبه (9) : 107
‏ وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِداً ضِرَاراً وَکُفْراً وَتَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَاداً لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَي وَاللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ
و کساني هستند که مسجدي را دستاويز زيان رساندن و کفر و تفرقه اندازي بين مؤمنان و نيز کمينگاهي براي کساني که پيش از آن با الله و رسول او به محاربه برخاسته بودند، ساختند؛ و سوگند مي خورند که هدفي جز خير و خدمت نداريم؛ و الله گواهي مي دهد که ايشان دروغگو هستند

آیا پنداشته اید که کسی ندید و نفهمید؟

نمل (27) : 93
وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيکُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
و بگو سپاس خداوند را، زودا که آيات خويش را به شما بنماياند، آنگاه آنها را بشناسيد؛ پروردگارت از آنچه مي کنيد غافل نيست

آیا می توان فرار کرد؟

طور (52) : 7 - 8
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ
مَا لَهُ مِن دَافِعٍ
که عذاب پروردگارت واقع شدني است.
برگرداني ندارد.

یا می پندارید عذاب، دروغ است؟

یونس (10) : 39
بَلْ کَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَانظُرْ کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ
بلکه چيزي را که به شناخت آن احاطه نيافته اند و سرانجام آن هنوز بر آنان آشکار نشده است، دروغ مي انگارند؛ پيشينيان آنان هم به همين گونه تکذيب پيشه کردند، بنگر که سرانجام ظالمان چگونه است.


ای کسانی که جز خودتان را قبول ندارید، نمی دانم آیا می توانید آیات را ببینید یا نه! زیرا

اعراف (7) : 146
سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَکَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْاْ کُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَکَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ
کساني را که به ناحق در اين سرزمين تکبر مي ورزند از آيات خود باز مي دارم و هر آيه اي که ببينند به آن ايمان نمي آورند و اگر راه رستگاري را ببينند آن را در پيش نمي گيرند و اگر گمراهه را ببينند آن را در پيش مي گيرند؛ اين از آن است که آيات ما را دروغ انگاشتند و از آن غافل بودند

منافقون (63) : 4
وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ کُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّي يُؤْفَکُونَ
و چون ايشان را بنگري، بدنهاي ايشان تو را به شگفت آورد؛ و چون سخن گويند به سخنانشان گوش دهي؛ گويي آنان همانند الوارهاي تکيه داده بر ديوارند، و هر بانگي را بر ضد خويش مي انگارند؛ آنان دشمن اند، از آنان بر حذر باش؛ الله لعنتشان کند، چگونه بيراهه مي روند؟

و چه می توان گفت درباره ی کسی که خود، راه را بر خویش بسته است

نحل (16) : 107
ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الْدُّنْيَا عَلَي الآخِرَةِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْکَافِرِينَ
اين از آن است که ايشان زندگي دنيا را از آخرت خوشتر دارند؛ و الله کافران را هدايت نمي کند

بقره (2) : 86
أُولَـئِکَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ
اينان کساني هستند که زندگاني دنيا را به بهاي آخرت خريدند؛ پس از ایشان عذاب تخفیف نیابد و ایشان ياري نيابند

می اندیشم که خداوند آنها را که سخت دلداده ی دنیا شده اند و برای بدست آوردنش حاضرند هر قیمتی را بپردازند، چه سرانجامی را هشدار داده است
...
یادتان می آید ما را از هر چیزی ترساندید؟ از گفتن، شنیدن، خواستن، گلوله، بسیجی، دوست، دشمن، بیگانه، آشنا و ... و ...
ولی به من نگفتید

آل عمران (3) : 175
إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءهُ فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِينَ
آن فقط شيطان است که شما را به ترسیدن از دوستانش برمی انگیزد؛ پس اگر مؤمنيد از آنان نترسيد و از من بترسيد

ای آنان که ما را از چیزی بجز الله ترساندید، آیا شما دوستداران شیطان نبودید؟ در برابرتان چه باید کرد؟

نساء (4) : 76
الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ کَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ کَيْدَ الشَّيْطَانِ کَانَ ضَعِيفاً
کساني که ايمان آوردند، در راه الله کارزار مي کنند و کساني که کفر ورزيدند در راه طاغوت کارزار می کنند؛ پس با دوستداران شيطان بجنگيد که نيرنگ شيطان ضعيف است

جزو کدام یک از این دسته هایید؟ آیا رفتار یک مؤمن را دارید؟ شما که به اسم اسلام بر ما حکومت می کنید، ببینید آیا براستی اینگونه عمل می کنید؟

مائده (5) : 8
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَي أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَي وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
اي کساني که ايمان آورده ايد! در راه الله به داد برخيزيد و به عدل شهادت دهيد و دشمني تان با قومي شما را بر آن ندارد که بيداد (بی عدلی) کنيد؛ دادگري کنيد که آن به تقوا نزديکتر است و از الله پروا کنيد که الله به آنچه مي کنيد آگاه است

جایی که در برابر دشمن چنین رفتاری توصیه شده است، در مورد مردم جامعه خودتان چه کردید؟ حتی اگر این مردم را دشمن خود می پنداشتید، آیا برخوردتان بر طبق اسلام بود؟
جایی که حتی در نامؤمن خواندن افراد هم باید بسختی احتیاط کرد

نساء (4) : 94
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَي إِلَيْکُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللّهِ مَغَانِمُ کَثِيرَةٌ کَذَلِکَ کُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ عَلَيْکُمْ فَتَبَيَّنُواْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيراً
اي کساني که ايمان آورده ايد! چون در راه الله سفر کنيد، به درستي پرس و جو کنيد و به کسي که با شما از در تسليم وارد شود، مگوييد که مؤمن نيستي، تا بدينوسيله بهره زندگاني دنيوي ببريد، چرا که غنايم بسيار در نزد الله است؛ در گذشته اين گونه بوديد، ولي الله بر شما منت نهاد، پس به درستي پرس و جو کنيد که الله به آنچه مي کنيد آگاه است
و یا نگران زیان رساندن بود

حجرات (49) : 6
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَي مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ
اي کساني که ايمان آورده ايد! اگر فرد فاسقي خبري برايتان آورد، بررسي کنيد. مبادا نادانسته به قومي زيان رسانيد، آنگاه به خاطر کاري که کرده ايد پشيمان شويد

آیا شما چه کرده اید؟ اعمالتان همینگونه بوده است؟

مائده(5)؛ آیات 32 -34
مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَي بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْيَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِيراً مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَاداً أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ
إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

به اين جهت بر بني اسرائيل مقرر داشتيم که هرکس نفسي را جز به قصاص قتل، يا به جزاي فساد در روي زمين، بکشد مانند اين است که همه مردم را کشته باشد و هرکس کسي را زنده بدارد مانند اين است که همه مردم را زنده داشته باشد و پیامبران ما دلايل آشکاري براي آنان آورده اند، آنگاه بسياري از آنان پس از آن در سرزمين خويش زياده روي پيشه کردند
همانا جزاي کساني که با الله و پیامبر او به محاربه برمي خيزند و در زمين به فتنه و فساد مي کوشند، اين است که کشته شوند يا بر دار شوند يا دستها و پاهايشان در خلاف جهت يکديگر بريده شود، يا از سرزمين خويش تبعيد شوند؛ اين خواري و زاري دنيوي شان است و در آخرت هم عذابي بزرگ خواهند داشت
مگر کساني که پيش از آنکه بر آنان دست يابيد، توبه کنند؛ که بدانيد الله غفور رحيم است

می خواهم از شما بپرسم: برادرانم و خواهرانم را به جرم کدام فساد کشته اید؟ یا در اسلام شما پرسیدن جرم است؟! فراموش کرده بودم اسلام شما اجازه نمی دهد از بالادستیها سؤال پرسید

در حالیکه خداوند در قرآن می فرماید
بقره (2) : 186
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
و چون بندگانم درباره من از تو پرسش کنند من نزديکم و دعاي دعا کننده را وقتي که مرا بخواند اجابت مي کنم، پس باید با میل اجابت کنند مرا و به من ايمان آورند، باشد که راه يابند.

خداوند حتی به پیامبر اعلام می دارد که چگونه به بهترین شکل پاسخ سؤال کنندگان را بدهد و حتی خود را نیز "جواب دهنده = اجابت کننده" معرفی می نماید. می دانم که حتی نمی خواستید بدانم که اجابت کننده یعنی همان معنای ساده ی "جواب دهنده" ! اگر نباید سوال کنم، پروردگارم چه چیز را جواب خواهد داد؟
اسلام شما چقدر با آنچه که در قرآن هست، تفاوت دارد! پس هرگز نمی توانید خود را در جایگاه پیامبر یا حتی یک مسلمان قرارداده و سخن بگوئید و عده ای را بجرم دشمنی با الله کتک زده، شکنجه شان کرده، بکشید؛ براستی برطبق کدامین سند و چه میزانی خود را دارای این صلاحیت می بینید که به اسم الله حکم صادر کنید؟! البته این بماند که شما خود را بالاتر از پیامبر و حتی الله می دانید
واما نگفتید؛ جرم کشته شدگان کدام فساد بود؟! اینکه پرسیدند: "رأیی که داده ام، کجاست؟ "
به کدامین سند، این سؤال را فساد می نامید؟
... و بر طبق قرآن و آیات الهی شما بجرم فساد و قصاص نکشته اید، پس چه کارها که می توان با شماها کرد .....
می دانم، آن روز نخواستید قرآن بفهمم تا امروز برایتان اینچنین دلیلها نشمارم؛ ولی برایتان افسوس می خورم، چون که باطل می اندیشید...
زیرا که نگهدار من آن قادر مطلق است، آنکه بر هر چیزی چیره است...
آن اسلامی که شما از آن سخن می گویید و طبق رفتار امروزتان نشانش می دهید، خواسته های شماست

مؤمنون (23) : 71
وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِکْرِهِم مُّعْرِضُونَ
و اگر حق از هوي و هوسهاي آنان پيروي مي کرد، بيشک آسمان و زمين و هر که در آنهاست، تباه مي شد؛ حق اين است که حديث خودشان را برايشان آورده ايم؛ آنگاه آنان از ذکر خويش رويگردانند

می خواهم بدنبال اسلام واقعی بگردم، همینکه با اندک فهمیدن، دیدم که همه ی جنایتهای شما را نقض می کند، شاید دلیل کافی است که ببینم واقعیتش چیست
اینبار من می خواهم آگاه گردم؛ تا طالبانها، باصطلاح جمهوری اسلامی ها نتوانند با دروغهایشان فریبم دهند. می خواهم اگر خواستند باسم دین بر من زور بگویند، بتوانم آگاهانه در مقابلشان بایستم و بگویم دروغ می گویید. نمی توانید بر طبق هوسهایتان مرا با پروردگارم قهر گردانید

زمر (39) : 18
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ
همان کساني را که قول را مي شنوند و آنگاه از بهترين آن پيروي مي کنند؛ اينانند که الله هدايتشان کرده است و اينانند که خردمندانند

آیا واقعیت اینست که شما می گویید؟ پس چرا دلیر نیستید بر آنچه می گویید؟ پنهان شده اید و گلوله هایتان بجای شما حرف می زنند؟؟!! چرا همه ی راهها را بر مردم بسته اید تا سخنانی که با سیاستهای شما مغایرت دارد را نشنوند؟ چرا روزنامه هایی که جمله ای حتی کوچک برخلاف شما می گویند را توقیفشان می کنید؟ دگراندیشان را به بند می کشید. پس چطور می توان قولهای متفاوت را شنید، جایی که گفتن سخنان متفاوت جرم اعلام شده است؟ حتی مردم اجازه ندارند ترجمه های مختلف قرآن را داشته باشند، تنها ترجمه هایی را می توانند بخوانند که شما تأییدشان کرده باشید. چرا داشتن کتابهای آسمانی جرم است؟ مگر می شود داشتن قسمتی از کلام خداوند حلال باشد و داشتن قسمتی دیگر حرام؟! مگر خداوند خود در قرآن از کتابهای آسمانی دیگر سخن نگفته است؟ مگر نباید با جان و دل بدنبال کلام خداوند بود؟! با چه جرأتی چاپ دیگر کتب الهی را ممنوع می کنید؟! چرا نمی گویید این رفتارهایتان بر طبق کدامیک از آیات خداوند و کدامیک از قوانین اسلام است؟
چرا با رفتار ناپسندتان امتها را به پروردگارمان بدبین کرده و از اسلام گریزان می گردانید؟
....
اما؛ دیری نمی پاید که واقعیت روشن خواهد گردید

آری، حال زمان آن رسیده است که موضع خود را آشکار سازیم. آیا پیروان راه الله و اسلام راستین هستیم و یا دنباله رو طاغوت و شیطان پرستانی چون خامنه ای، جیره خوارانش و هرآنکس که خط فکری آنها را تعیین می سازد و آشکار و پنهان حمایتشان می کند؟
اگر پیرو آنها هستید، بدانید که زمان عذابتان فرارسیده است؛ عذابی دنیوی و عذاب اخروی هم در پی آن
اگر هنوز می خواهید بر قوانین آنان بمانید و حق را نادیده بگیرید، منتظر باشید ولی بدانید که حق پیروز خواهد بود و ما هم در پیکاری شدید بر علیه تان منتظریم
اگر که نه، آشکارا موضع خود را اعلام کنید، در هر لحظه سکوت و عملکرد ما شهادت بر اینست که ما از حقیم یا باطل

براستی به کدامین دلیل می توان بر پیروی از باطل تکیه کرد؟

عنکبوت (29) : 12 – 13
وَقَالَ الَّذِينَ کَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَايَاکُمْ وَمَا هُم بِحَامِلِينَ مِنْ خَطَايَاهُم مِّن شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ
وَلَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالاً مَّعَ أَثْقَالِهِمْ وَلَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا کَانُوا يَفْتَرُونَ
و کساني که کفر ورزيده اند به کساني که ايمان آورده اند گويند از راه ما پيروي کنيد ما گناهانتان را به گردن مي گيريم؛ ولي در حقيقت هيچ باري از گناهان ايشان را به گردن نگيرند، که ايشان دروغگو هستند
و باشد که بار گناهان خودشان و بار گناهاني علاوه بر بار گناهان خودشان را بر دوش گيرند؛ و روز قيامت از آنچه افترا مي بستند خواهندشان پرسيد

غافر (40) : 47 – 48
وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِّنَ النَّارِ
قَالَ الَّذِينَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ
و آنگاه که در آتش با يکديگر بگومگو مي کنند، ناتوانان به مستکبران مي گويند ما پيرو شما بوديم، پس آيا شما بازدارنده بخشي از آتش از ما هستيد؟
مستکبران گويند همه ما در آن هستيم، به راستي که الله در ميان بندگان داوري کرده است

توجه کنید! زمان فریب به انتها رسیده است و به یقین پرده سیاه شب دریده خواهدشد و سپیده صبح آشکار خواهدگردید. از فریب خود دست بردارید...
آنکه قادر مطلق است، می بیند، می شنود و می داند و مؤمنین نیز شاهد عملکردهای شما می باشند

یونس (10) : 61
وَمَا تَکُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَيْکُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِکَ وَلا أَکْبَرَ إِلاَّ فِي کِتَابٍ مُّبِينٍ
و تو در هيچ کاري نيستي و هيچ بخشي از قرآن را از سوي او نمي خواني و شما نيز هيچ عملي نمي کنيد مگر آنکه آنگاه که به آن مي پردازيد ما بر شما گواهيم؛ و همسنگ ذره اي نه در زمين و نه در آسمان از پروردگارت پنهان نيست و کوچکتر و بزرگتر از اين چيزي نيست مگر آنکه در کتابي مبين ثبت است

از انتقام خداوند بترسید

انعام (6) : 123
و بدينسان در هر شهري گناهکاران بزرگش را مي گماريم، تا در آن مکر ورزند و جز به خودشان مکر نمي ورزند و نمي دانند

یوسف (12) : 107
أَفَأَمِنُواْ أَن تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ
آيا ايمن اند از اينکه عذابي فراگير از سوي الله بر آنان فرود آيد، يا آن ساعت ناگهان بر ايشان فرا رسد و آنان نا آگاه باشند

طور (52) : 31
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَکُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِينَ
بگو منتظر باشيد که من هم همراه شما از منتظرانم

اما وعده خداوند برای آنانکه صبوری می کنند، چنین است

بقره (2) : 155 - 157
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ
أُولَـئِکَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ
و همواره شما را به نوعي از ترس و گرسنگي و زيان مالي و نفس و کمبود محصول مي آزماييم و صابران را نويد بده
همان کساني که چون مصيبتي به آنان رسد گويند: همانا ما برای الله هستیم و همانا ما بسوی او بازگشت کنندگانیم (انا لله و انا اليه راجعون)
بر اينان درود پروردگارشان و رحمت او باد و اينانند که رهيافته اند

پس اعمال شما ضرری به آنها نمی رساند، گرچه تحمل رنجهایی که روا می دارید، آسان نیست

.................................................................

یوسف (12) : 110
حَتَّي إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ
تا آنجا که چون رسولان نوميد شدند و پنداشتند که به دروغ وعده داده شده اند، آنگاه بود که نصرت ما به آنان در رسيد و هرکس که خواسته بوديم نجات يافت، و سختي ما از قوم گناهکار برنمي گردد

.....

Friday, July 10, 2009

..... بی زحمت بروید بین مردم خودتان

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روز پیش یک مقاله تو همین بالاترین می خوندم که یکی از دوستان نوشته بود، اگر فلسطینی یا عرب بودیم، خیلی احتمالش زیاد بود که کمکی از این دولت بگیریم ولی چون ایرانی هستیم، نمی شه از این دولت انتظاری داشت.
امروز وقتی جریان این خانم محجبه مصری رو خوندم، فهمیدم دولتی که خودش، خودش رو سر کار آورده، درواقع رئیس مردم مصری و .... هست! همین چند روز پیش تو ایران (مملکتی که دولت فعلی نمی شناسه کجاست) هم خانم بارداری هدف گلوله قرارگرفت، دختر جوانی جانش را از دست داد، خون جوانانی برای اعلام نظرشان بر کف خیابانها ریخت.... ولی دولت نه دید و نه شنید و نه حرفی زد تازه فهمیده ام دولت مردم ایران با دولت سیاستگذاران ایران فرق دارد. آنها دلشان بحال غیرایرانیها می سوزد، امروز مصریها، دیروز فلسطینیها و لبنانی ها و فردا معلوم نیست چه کسی! اشتباه نکنید، منظور مسلمانها نیستند، آنها کشتار مسلمانان چین را هم ندیدندمن فقط یک سوال از این آقایان سیاستمدار دارم، شما که مسئول و دلسوز مصریها، لبنانیها، فلسطینیها هستید، چرا انتخاباتتان را در بین مردم ایران برگذار می کنید؟
اینجا باوجود آلودگیهای شما تنفس سخت شده است، بی زحمت بروید و این حمایتها و وظایفتان را در بین مردم خودتان به انجام برسانید ما را با خودمان و خدایمان تنها بگذارید

Monday, July 6, 2009

خطاب به آنها که بیگانه یا دست نشانده ی بیگانگان می خوانندم ...

بسم الله الرحمن الرحیم
می خواهم اعتراف کنم که آری، بیگانه هستم و خوشحالم از این بیگانگی! زیرا با هر آنکس که اهریمنی را انتخاب می کند، بیگانه ام و نمی خواهم نسبتی داشته باشم.
می خواهم بگویم بیگانه شمایید؛ شما که نه با من که با انسانیت، رحم، صداقت، اخلاق و ... و ... بیگانه اید.
امروز همه ی مردم دنیا که صدای حق طلبی را شنیده اند و دلشان درد آمده است، آشنایان منند. هرآنکسی که از سد ملیت و زبان و رنگ گذشته است و تنها با دل همراهی می کند، همه آشنایان منند.
می خواهم بگویم این حرفتان را قبول دارم، حتی اگر شده تنها حرفی از شما که قبول دارم، من بیگانه ام، بیگانه با روش شما، خلق و خوی شما و درون شما و هرگز نمی خواهم که آشنا گردم.
لطفا شما هم با من بیگانه بمانید. من می خواهم با هرآنکس که اهریمن است، بیگانه باشم.
انصاف کنید، چطور می شود انسانهایی را که از برای حق خواهی بپا خاسته اند، بیگانه نامید؟!
هیچ خس و خاشاکی باهم بیگانه نیستند، زیرا که باد همه ی آنها را در برخوردی باهم آشنا می کند. اهریمنان بترسند که با هر آشنایی و دوستی بیگانه اند. آری، امروز می توانید هرآن کسی را که نمی خواهد حق را نادیده بگیرد، بیگانه بخوانید؛ تردید بخود راه مدهید که آنان بیگانه با شمایند

Sunday, July 5, 2009

..... امروز نمی خواهم

بسم الله الرحمن الرحیم

در اعماق فکرم موجی متلاطم خود را بر ذهنم می کوبد ... "چه خواهد شد؟" این جمله ای که شاید بیشترین تکرار را در طول زندگی من، زندگی شما و زندگی ما داشته است.
اما آیا موافقید که جمله "چه دارد می شود؟" قابل لمس تر و در این لحظه واقعی تر است؟
آنچه که امروز می شود، همان است که پایه های آنچه خواهدشد را بنا می نهد، حتی اگر گریه ی نوزادی برای اعلام درخواست شیر باشد
امروز من می خواهم همانی بشوم که سالهاست به خودم وعده می دهم : "خواهم شد".
امروز می خواهم بگویم حرکت من هم حرکتی درجهت همه خواسته های قشنگ همه زیبادوستان است.
.... امروز نمی خواهم از زیبایی جا بمانم

Tuesday, June 30, 2009

آیا اینبار فردیادمان از ته دل است؟

بسم الله الرحمن الرحیم


مدتها بود که فریاد نکشیده بودیم. مدتها بود که اندیشه مان درپی "به من چه ربطی دارد، من چه کار می توانم بکنم" دیگر توان اوج گرفتن را از دست داده بود.
اما امروز ....
فریاد می کشیم، می گوییم که از بدی ها بدمان می آید. چهره ی زشت بدی را دیده ایم. بتدریج پیش می رویم بسوی اینکه حتی اگر خودمان هم بد هستیم، دروغ می گوییم، زور می گوییم و ناعادلانه نگاه می کنیم، از خودمان هم بدمان بیاید.
شاید امروز فریادمان محکوم کردن زشتی هاست، بالاتر از هر فریاد دیگری.
مواظب باشیم، زیرا اگر فریادمان از ته دل نباشد، شاید بازهم خیلی زود فراموش کنیم که از بدی ها بدمان می آید.
ته دلمان را چک کنیم. آیا حاضریم؟

Saturday, June 27, 2009

... امروز شاید همان فردایی است که از دیرباز در انتظارش بودیم

بسم الله الرحمن الرحیم
شاید امروز همان روز است که وقوعش در اندیشه مان داشت در صف غیرممکن ها جای می گرفت؛ آن خواسته، رویا و حتی آرزویی که از دسترسمان بسی دورمی نمود؛ روز فروریختن دیوار ترس و وحشتی که حتی اندیشه به عواقبش فلجمان ساخته بود. روز آشتی با حس امید به فردا، فردای روشنی که ما هم در ساختنش هرچند به خون خود سهمی داشته باشیم.
موج سبز، بهاران را در باغهای سرمازده ی قلبهایمان به ارمغان آورد ولی صدافسوس حاکمان زمستان در جایگاه خود ماندند و این واقعیت زیبا و انکارناشدنی را، بهار ما را، به فریب و ریا قصد ربودنش را دارند؛ به چماق ستم و شلاق ریا شکوفه های نورسته را به زمین می ریزند تا درختان همان شکل و حالت زمستانی خود را بازیابند.
زمان، زمان حرکت است، حرکتی سریع؛ ولی شرط آن بهمراه داشتن دقتهایمان است. در جنگ نابرابری هستیم و سلاح ما نیست جز امیدهایمان، غیرتمان، عقل و هوشمان، بازوانمان، گوشت و پوست و استخوانمان و تنها سرمایه مان که نیست جز جانمان. دشمنی را در برابر داریم که همه ی امکانات را دراختیار خود دارد و به تزویر و ریا درحال بهره برداری از یکایک تواناییهایش می باشد.
اینجاست که دقت ما سپری خواهد بود که اگر بهمراه نداشته باشیم، جانهایمان براستی به هدر خواهد رفت و انگ صدها و صد بدتر از بدنامی را بر ما خواهند زد. خون ما یگانه جوهری است که بدان خطی را می توان نگاشت که دشمن به سادگی نخواهد توانست از قلب تاریخ بزدایدش، اگر که دقت را بهمراه داشته باشیم؛ آنگاه به همان خون، دریای پرطلاطم حق خواهیمان هرچه خروشانتر و گسترده تر خواهدگردید.
بیایید عقل و هوشمان را بکارگیریم و در دام تفرقه افکنانی که از هر راهی درپی ساختن سلاحی هستند از برای نابودیمان، گرفتار نیاییم.
چند مثال می زنم و امید دارم در این لحظات خطیر سپری گردند در دستمان در برابر این غاصبان.
یاران بسیاری جان شیرینشان را ازبرای به مقصد رسیدن ما هدیه کردند؛ آیا این رواست که ندایی را برداریم و از برایش صدها شعر بسرائیم و صدها و صد مقاله نوشته و بسادگی چشم بر دیگر جان دادگان این راه فروبندیم!؟ آیا این جز دلسردی چه به ارمغان می آورد، شاید اگر برای یک روز بود بسیار بجا می نمود و ضربه ای جانگداز بر پیکر دشمن، ولی نه اینقدر و نه این افراط و نه تا بدین حد نادیده انگاشتن دیگران.
مثالی دیگر؛ آری می دانم بیشترین رأی را آقای موسوی داشته اند و با این مقاومت و پایداریشان در آن ظلم و ستم، بزرگی و مردانگی را بحدی رسانیده اند که دیگر جای آنست که شیران به شجاعان خود بگویند "موسوی دل" و نه ما موسوی را "شیردل" خطاب کنیم، ولی آیا موسوی در این راه تنهاست؛ آیا پایداری، وفاداری و استقامت بزرگمردانی همچون آقای کروبی چگونه باید نادیده گرفته شود؛ جایی که ایشان در این روز پرمخاطره بسادگی می توانند بگویند: "موسوی رأی اکثریت را دارد و به ایشان هم گفته بودم و وعده کرده بودم که تا به آخر باید که باقی بماند" ، پس با وجدانی درظاهر راحت می توانند به کناری بکشند و بدور از هر دردسر و خطری در این سن و سالی که دارند تنها همچون نظاره گری باقی بمانند، ولی آیا این بزرگمرد چنین کردند؟ نه، هرگز، بلکه تا همین لحظه حتی یک گام به عقب برنداشتند و شانه از این مسئولیت خدادادی خالی نکردند و هرثانیه نیز هرچه استوارتر در این میدان جنگ نبرد حق علیه باطل حماسه می آفرینند. آری، چگونه است که ما بسادگی می توانیم بازیچه ی دست این تفرقه افکنان گردیده و عامل دلسردی یارانمان گردیم.
مثالی دیگر؛ چرا باید با سادگیهایمان اجازه دهیم دشمن ریاکار ما را نیز همچون خود دروغگو و دغل باز نشان دهد. چرا تا شایعه ای را به واقعیتش اطمینان حاصل ننموده ایم و دشمن دانسته به گوشمان رسانیده است، با بی دقتی صد شاخ و برگ بدان داده و به هزار تغییر شکل بارها عامل پخشش می گردیم (همچون آن خودفروخته ی پاسداری که می گفتند سر به مخالفت برداشته و در بازداشت بسر می برد)؛ خبری که در ظاهر شاید باعث قدرت بخشیدن به جنبش و دلگرمی یاران می گردد ولی بعد از چند روز دشمن فریبکار همان فرد را به میدان آورده و آن خودفروخته در دفاع از دشمنان و در صفوف مقدم آنان در برابر حق خواهان تیغ می کشد. اینجا چه اتفاقی افتاده است؟
این تنها یک مثالی بود از دهها مثالی که پیش آمده است. آری، با این روش دشمن واقعیتهای دیگر را نیز در نظر همگان زیرسؤال می برد و جنبش راستین سبز را همچون خودشان دروغگو و ریاکار جلوه گر می سازد.

Sunday, June 21, 2009

قهرمانهای یک داستان واقعی

بسم الله الرحمن الرحیم

نمی دونم الان تو این لحظه شب چند نفر دیگه دارن وصیت نامه هاشون رو می نویسن و دلشون رو خالی می کنن، از دنیا خداحافظی می کنند و دوستانشون رو که بهشون بدی کردند می بخشن؛ خودشون رو سبک می کنن و حاضر می شن که فردا کشته بشن...
آماده ی پرواز میشن ....

چه نشسته ای؟! دولتها که بخاطر سیاستهایشان اغلب چیزی نمی گویند ولی ای ملتهای زمین! شما چطور؟ کدام سیاست شما بخطر می افتد؟
فکر کنید، برای اعتراض به ظلمی حرکتی بکنید. آنها ملتی دیگر نیستند، آنها و ما بر روی یک خاک زندگی می کنیم، چه چیز را برای جدائیمان باور کنیم؟
مگر همه مان دلی نداریم که با دیدن کشتاری ناحق بدرد می آید؟ پس تفاوتمان چیست؟ ما همه یک ملتیم، اگر که دلی داریم ....
بگذارید فردا برای قصه شب فرزندانمان یک قصه واقعی تعریف کنیم...
قصه ملتی را که بر زمین زندگی می کردند، در برابر ظلم باهم ایستادند، من هم یکی از ایستندگان بودم نه تایید کنندگان ظلم.
من قهرمان داستان بودم، در این داستان همه آنها که ایستادند قهرمان بودند...

چه کسی به محمد رسول الله توهین کرد؟ کاریکاتوریست دانمارکی یا احمدی نژاد اولاد پیغمبر ؟؟؟!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

چه کسی به محمد رسول الله توهین کرد؟ کاریکاتوریست دانمارکی یا احمدی نژاد اولاد پیغمبر ؟؟؟!!!

مدت زیادی از سر و صدایی که در پی چاپ یک کاریکاتور در مورد محمد رسول الله در دانمارک بپا شد، نمی گذرد...
در آن روزنامه، شخصی که نه پیرو حضرت محمد بود و نه شاید آگاهی در مورد آن پیامی که این فرستاده خداوند داشت، کاریکاتوری کشیده و نظر شخصی خود را به تصویر کشیده بود. نظری که حتی قصد تحمیل آن را به کسی نداشت.
دولتهای اسلامی دانمارک را تحریم کردند، خواستار اعدام و یا زندانی شدن کاریکاتورست شدند، دولت ایران از ایرانیانی که پرچم دانمارک را آتش زده بودند، تمجید و تشکر کردند؛ تعدادی از مسلمانان در پی آتش زدن خانه های دانمارکی هایی بودند که در سرزمینهای مسلمان سکونت داشتند، تعدادی از دانمارکیهای ساکن آن کشورها از ترس جان خانه هایشان را ترک کردند.
دولتهای اسلامی دانمارک را تحت فشار قراردادند که آن روزنامه را ببندد و .. و .. و ...

اما؛ حال .....
آقایی به اسم احمدی نژاد در سخنرانی روز یکشنبه 24 خرداد ماه 1388 (09/06/14) خود را فرزند محمد رسول الله (اولاد پیغمبر) معرفی می کند و طبق آماری که دولت خودش اعلام کرده است، به همه ی دنیا دروغ می گوید!
در سایت آمار، برطبق آمار اعلام شده، در چندین منطقه رای گیری تعداد رای ها بیشتر از تعداد کسانی است که می توانستند رای دهند! آنها دروغ خود را تایید می کنند و می گویند این برای جاهایی است که در مسیر ترانزیت قرار دارند! آیا چند جا می تواند در مسیر ترانزیت باشد؟ 70 حوزه؟! و عجیب اینکه همه ی آنها که در جاده های ترانزیت رفت و آمد می کنند خواستار آقای احمدی نژاد بوده اند، چون طبق اطلاعات 80 الی 90 درصد آن حوزه ها به آقای احمدی نژاد رای داده اند!
سایت رسمی آمار وزارت کشور تعداد کل آرا را روز یکشنبه بهمراه اسامی استانها اعلام می کند و بینندگان با نگاهی ساده می بینند که تعداد کل آراء اعلام شده حدود 90000 رای بیشتر از حاصل جمع آراء صحیح + آراء باطل است؛ و ساعتی نمی گذرد که مسئولان این عدد را بعد از انتشار در سایتها تصحیح می کنند!
اینها در برابر صحبتهای خود آقای احمدی نژاد شاید واقعا چیزی نباشد، یک سال بعد از انتخاب ایشان به ریاست جمهوری ایران در دوره قبل، خبرنگار از ایشان می پرسد: "آقای احمدی نژاد! درمورد این حرف که درباره ی نفت زده بودید و گفته بودید پول نفت را بر سر سفره های مردم خواهم آورد، چه فکری کرده اید و بعد از یک سال آیا این کار را کرده اید؟"
جواب می دهد: "بعضی می گویند احمدی نژاد این حرف را زده، من چنین حرفی نگفته ام!"
و بلافاصله در گزارش تصویری مستند یک سال قبل می توانی ببینی که پوسترهای تبلیغاتی آقای احمدی نژاد بصورت رنگی و در اندازه ی بزرگ در خیابانها است و آقای احمدی نژاد هم در همان پوستر با این جمله بالای سرش ایستاده است : "پول نفت سر سفره های مردم باید دیده شود" !!!!
و دروغهای بسیار بزرگتر دیگر
و ....
و ...
و.....
که اگر سخنرانیهای ایشان را دیده باشید، کلیپهایی که مستند از ایشان تهیه شده را نگاهی بیندازید، براحتی این دروغها را می بینید، می شنوید و لمس می کنید...
آیا کسی که تا این حد دروغ می گوید و خود را از خانواده ی محمد رسول الله معرفی می کند، چه منظوری می تواند داشته باشد؟!
آیا مگر جز این است که اگر کسی در صحبتش اسم خانواده اش را می برد، می خواهد بگوید که از او یاد گرفته است؟! آیا محمد رسول الله دروغگو بوده که این آقا این رفتار را از او یادگرفته است؟؟؟؟
آیا فرزندی که در جمعی با صدای بلند خود را جزو خانواده ای می خواند و در همه جا خودش را پیرو رسولی معرفی می کند، منظورش این نیست که تحت تربیت آن خانواده بوده و آنها این رفتار را به او آموخته اند؟ و او راه آنها را دنبال می کند؟
آیا محمد رسول الله تبلیغ کننده و آموزش دهنده ی دروغ و ریاکاری بود؟ انکار کننده ی حرفهایی که می زد؟
چه کسی به محمد رسول الله توهین کرده است؟؟!!!
مساله همینجا تمام نمی شود...
عده ای اعلام می کنند که این آقا می گوید رای هایم صحیح بوده و تقلبی صورت نگرفته است و مردم مرا می خواهند.
آنها که به این آقا رای نداده اند، به خیابان آمده اند تا بگویند من رای نداده ام و این جمعیت از هزاران نفر شروع شده و بیشتر و بیشتر می شود و به میلیونها و میلیونها نفر می رسد. آنها به آقای احمدی نژاد رای نداده اند! پس چطور است که حدود 64 درصد رای اعلام شده است؟!! اینها رای چه کسانی است؟؟
آقای احمدی نژاد نه تنها جواب آنها را نمی دهد، بلکه وقتی در گوشه دیگر شهر افراد دولت او این افراد معترض را کتک می زنند، خود ایشان در نقطه ی دیگر همان شهر جشن می گیرد، سخنرانی می کند و خود را فرزند حضرت محمد می خواند.
روز بعد افرادش مردم را می کشند، شبانه به خوابگاه دانشجویان حمله می کنند، تعدادی را می کشند و زخمی می کنند، در خیابانها به مردمی که تنها حرفشان اینست که : "ما به تو رای نداده ایم، رأی من کجاست؟" شلیک می کنند و آنها را می کشند!
آیا منظور آقای احمدی نژاد این نیست که خانواده ام که آنها را معرفی کردم، همین کار را می کنند و من هیچ اشکالی در این کشتارها نمی بینم؟
آیا خانواده ی او به گفته ی خود ایشان، حضرت محمد نیست؟
آیا روش و گفتار و پیغام حضرت محمد و آنچه که این رسول خداوند به فرزندانش آموزش داده، اینست؟ کشتار؟ بجرم اعتراض به حرفی که از طرف او می گویند:
"تو به فلانی رای داده ای" .
و مردمی که اعلام جنگ نکرده اند، به اسلام توهین نکرده اند، از شرک سخن نگفته اند و خواستشان نبودن اسلام و نپذیرفتن پیام آور خداوند نبوده است.
به جرم گفتن حرف خودشان کشته می شوند. آیا محمد رسول الله چنین گفته است که آقای احمدی نژاد به پیروی از ایشان این اعمال را انجام می دهد؟
چه کسی به محمد رسول الله توهین کرد؟
و آقای احمدی نژاد می خواهد مدیریت دنیا را انجام دهد!
این مدیریت که اسم رسول الله را برای خود سپری سازد و دنیا را به خون بکشد، آنچنانکه ایران را می کشد.
ولی .....
نه کسی خواستار زندانی شدنش است، نه کسی می خواهد خانه اش را آتش بزند و نه کسی از او می خواهد که جوابی برای این توهینهایش بدهد...
دنیای غریبی است ...
می کشد تا قدرتش بماند، می گوید رسول الله را پیروی می کنم، بزرگترین دروغهای تاریخ را می گوید، می گوید پدرم محمد رسول الله است؛ نه به انسانیتی می اندیشد و نه حتی به حیوانیتی که حیوان هم اگر گرسنه نباشد، به یک بی سلاح آنچنان وحشیانه حمله نمی کند.
می گوید در راه اسلام هستم، باطل را از برای راهش انتخاب نموده، حق را زیرپا می گذارد و می گوید رسول الله هم اینچنین بود...
چه کسی به محمد رسول الله توهین کرد؟؟؟؟!!!!!!!!

آیا کسی هست که این سوال را پاسخ گوید؟
مردمانی که گفتند نتوانستیم توهین کاریکاتوریست را تحمل کنیم، کجا هستند؟؟
مردمانی که مدعی هستند دنیا را با اینهمه دروغ و جنایت نمی خواهیم تحمل کنیم، کجا هستند؟؟؟؟

؟



کاریکاتوریست دانمارکی که عقیده ی شخصی اش را در یک روزنامه به تصویر کشید، شاید هم در پی نا آگاهی؛ به جرم توهین محکوم شد. یکی (احمدی نژاد) به اسم اولاد پیغمبر که قانون کشورش را براساس دروغ و ریا و جنایت و کشتار بنیان می نهد و همه ی اینها را پیروی از رسول الله و تحت تربیت او می داند، آزاد است و تحت حمایت!

یک نفر می تواند بگوید توهین یعنی چه و چه کسی توهین کرد؟