Monday, July 6, 2009

خطاب به آنها که بیگانه یا دست نشانده ی بیگانگان می خوانندم ...

بسم الله الرحمن الرحیم
می خواهم اعتراف کنم که آری، بیگانه هستم و خوشحالم از این بیگانگی! زیرا با هر آنکس که اهریمنی را انتخاب می کند، بیگانه ام و نمی خواهم نسبتی داشته باشم.
می خواهم بگویم بیگانه شمایید؛ شما که نه با من که با انسانیت، رحم، صداقت، اخلاق و ... و ... بیگانه اید.
امروز همه ی مردم دنیا که صدای حق طلبی را شنیده اند و دلشان درد آمده است، آشنایان منند. هرآنکسی که از سد ملیت و زبان و رنگ گذشته است و تنها با دل همراهی می کند، همه آشنایان منند.
می خواهم بگویم این حرفتان را قبول دارم، حتی اگر شده تنها حرفی از شما که قبول دارم، من بیگانه ام، بیگانه با روش شما، خلق و خوی شما و درون شما و هرگز نمی خواهم که آشنا گردم.
لطفا شما هم با من بیگانه بمانید. من می خواهم با هرآنکس که اهریمن است، بیگانه باشم.
انصاف کنید، چطور می شود انسانهایی را که از برای حق خواهی بپا خاسته اند، بیگانه نامید؟!
هیچ خس و خاشاکی باهم بیگانه نیستند، زیرا که باد همه ی آنها را در برخوردی باهم آشنا می کند. اهریمنان بترسند که با هر آشنایی و دوستی بیگانه اند. آری، امروز می توانید هرآن کسی را که نمی خواهد حق را نادیده بگیرد، بیگانه بخوانید؛ تردید بخود راه مدهید که آنان بیگانه با شمایند

No comments:

Post a Comment